چَ�رت و�َ پ�َرت´ |
|
something tells me that i'm left without a chance. and calling each other names you never had.flutter girl killing me , in her sunshine. she's so unaware.
big fresh. سردترین استفراغ. سردترین چراغ نفتی. سردترین شب تابستانی. سردترین سیمای زنی در دوردست. سردترین سفال سفت شده. سردترین سنگال. سردترین من. چشای همیشه باز. چشای گرد. چَمدونای بسته شده. یه عدد حقیقی. 9.93. باره. نت. دست کشیدن. دست نکشیدن. دوران تجلی. ترمیناتور 2. something tells me that i'm left without a chance. بام بام بام بام بام بام بام بام بام بام بام ضربه. ضربه. سنچ. لحظهی ضربهای که به کجات وارد میشه که اشکات از نقطهای که نمیدونی کجاته درمیاد و تو هیچ تصوری ازش نداری. مربعو بیشتر دوس داری یا داررَرو ؟ مربعو بیشتر دوس داری یا داررَرو ؟ مربعو بیشتر دوس داری یا داررَرو ؟ wrap your words. wrap my worlds. میگذره بابا میگذره لعنتی. همیشه کور میخونیم. با صدای باس. 6:57 AM - آرش فتاحی - 0 comments |