چَ�رت و�َ پ�َرت´


email




اون.من




March 2005
April 2005
May 2005
August 2005
October 2005
November 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
August 2006
December 2006
January 2007
March 2007
April 2007
June 2007
September 2007
November 2007
December 2007
March 2009
July 2009
November 2009
March 2010
September 2010
November 2011
January 2012
April 2020


هر شب که می‌روم یک ساعت برای پیاده‌روی، بغض می‌کنم و گریه‌ام می‌گیرد.

    1:02 PM - آرش فتاحی - 0 comments



من،
مثل بچه گربه‌ای میمانم در پارکینگ، که بر خلاف تمام فریادهایش، اشتباهن زیر پای کسی لِه می‌شود.
یکی مورمورش می‌شود و با خاموش شدن چراغ اتوماتیک، همه چیز تمام است.

    5:14 PM - آرش فتاحی - 2 comments


همان موقع که می‌خواستی من را با لگد پرت کنی بیرون.

    5:11 PM - آرش فتاحی - 0 comments


   
-->