چَ�رت و�َ پ�َرت´


email




اون.من




March 2005
April 2005
May 2005
August 2005
October 2005
November 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
August 2006
December 2006
January 2007
March 2007
April 2007
June 2007
September 2007
November 2007
December 2007
March 2009
July 2009
November 2009
March 2010
September 2010
November 2011
January 2012
April 2020


به گور میبرم تمامی آرزوهایم را، در حالی که روزها و شبها را با تو میگذرانم. در چشمانت زُل میزنم. و تو نمیفهمی. حتی بویی نمیبری. باید عوض کنم میخچه های مغزم را. نوعی دیگر از من. صدای پایت مثل صدای چکهء آب میماند مثل ساقهایت. مثل حالت تهوعی که الآن .
شمشادهایم را باد میبرد. و کسی نیست که دست بکشد. به لایه های ظاهریم. که عجیب گولم میزنند این روزها. و مرا به بی راهه میبرند.

خواب میبینم.

خواب میبینم از تو. از لبانت. و به یاد میآورم که اروتیک فقط خواب است. امتحان میکنم. تک تک نقاط بدنت را. روی تک تک نقاط بدنم. و ناقص ارگاسم میشوم. حتی نمیشوم.
لایه های ظاهریم مرا با خود میبرند. چشمانم را. چشمانم، مغزم را. پس گیج میزنم. و تلوتلو خوران در نور قرمز غرق میشوم. تا کس دیگری جای مرا بگیرد. جایی که مال من نبود.

کسی طناب بالای شکم و میان دنده های مرا محکم از جلو میکشد. تا من به عقب برگردم. غوطه بخورم. و غرق شوم.
نفسم را حبس میکنم.

    2:46 PM - آرش فتاحی - 0 comments


   
-->